13 بدر و آمادگی واسه اومدنت
آراد مامان پسرم روز١٣ بدر با بابا نیما رفتیم بیمارستان کسری چون تکون خوردنت کم شده بود. اما اومدیم خونه با حرف زدن بابا نیما شروع کردی به تکون خوردن. الهی فدات شم . پسرم این روزا همش مشغولم خونه رو راسه اومدنت آماده میکنم . خودمم دارم آماده میشم واسه ١١ روز دیگه. بابا نیما هم آمادست که گل پسرشو ببینه . این هفته بابا جونت وبابا ضیا و عمو سینا حیاط و تمیز کردن و بیل زدن تا گل بکارن .منم گلدونارو مرتب کردم. ...
نویسنده :
saghar nima
2:13